طلاق علاوه بر تاثیر روی روابط زوجین، میتواند روی کودکان نیز اثراتی بر جای بگذارد. کودکان بسیار حساس هستند و وقتی با جدایی والدین خود روبرو میشوند، بسیار تحریکپذیر خواهند شد. این تاثیرات بستگی به شرایطی که آنان دارند میتوانند مثبت یا منفی باشند. لازم است که زوجین در مورد تمامی اثرات طلاق روی فرزندان مطالعه داشته باشند و اثرات طولانی مدت آن را بدانند.
صحبت با فرزندتان درباره جدایی و طلاق
به هیچ وجه نباید اجازه دهید که کودک به طور ناگهانی با فرایند طلاق مواجه شود و باید کم کم او را برای این امر آماده کنید. به طور معمول باید یک ماه قبل از اینکه نسبت به طلاق اقدام کنید با آرامش این موضوع را برای فرزندتان بازگو کنید تا بتواند در ذهن خود آمادگی پیدا کند. احتمالا فرزندتان سوالات زیادی را در این زمینه خواهد داشت که باید با آرامش در حدی که وارد جزییات نشوید، پاسخ دهید.
طلاق والدین سبب از بین رفتن هماهنگی تربیتی والدین میشود
در یک محیط هماهنگ و کامل، پدر و مادر هر کدام نقشهایی را در پرورش کودک بازی میکنند. در واقع، در چنین محیطی پدر به برخی جنبههای پرورشی کودک و مادر به برخی جنبههای دیگر رسیدگی میکند و زمانی که این دو با هم هماهنگی داشته باشند، جنبه سومی هم به وجود میآید که نتیجه آن ایفای نقش همزمان پدری و مادری است. اما طلاق، در عمل هر سه جنبه پرورشی را از بین برده یا آن را مصنوعی میکند.
این است که طلاق بهطورکلی یک زخم عاطفی در کودک ایجاد میکند
این زخم به این دلیل ایجاد میشود که افرادی که در ذهن کودک، باید بیشترین صمیمیت را با هم داشته باشند، دیگر به هم نزدیک نیستند و گاهی خیلی از هم دور و یا حتی با هم دشمن شدهاند. با توجه به اینکه این افراد هر کدام به شکلی روی ذهن کودک تأثیر داشتهاند، این دوری و دشمنی به کودک آسیب میرساند. کودک به این نتیجه میرسد که عاطفه چیزی ثابت و پایدار نیست که همیشه بتوان به آن اتکا کرد و حتی صمیمیترین آدمها هم میتوانند به هم پشت کرده و از هم دور شوند. این نتیجهگیری از درون، کودک را دچار نوعی تنهایی و بدبینی میکند.
کودکان طلاق، چه پسر یا دختر به دلیل محرومیتهایی که نتیجه گسسته شدن محیط طبیعی زندگی است، دچار آسیب شده یا در معرض آسیب هستند. علاوه بر این، شرایط زندگی پس از طلاق نقش غیرقابل انکاری در میزان آسیبها خواهد داشت. اینکه کودکان طلاق با پدر زندگی کنند یا با مادر و اینکه پس از آن نامادری یا ناپدری وجود داشته باشد و چه نوع ارتباطی با آنها داشته باشد، عوامل مهمی هستند که در میزان آسیبی که به این کودکان وارد می شود، مؤثر است.
به طورکلی، طلاق تأثیر غیرقابل انکاری در روان کودک میگذارد و ممکن است او را دچار تنهایی و انزوا، افسردگی، اضطراب ناشی از عدم دسترسی به یک یا هر دو والدین، گوشهگیری، عصبانیتهای بی دلیل و پرخاشگری نسبت به سایر کودکان، افت تحصیلی و حتی بیش فعالی کند. طلاق و فروپاشی خانواده، ضمن بر هم زدن تعادل روانی– عاطفی افراد خانواده، موجب بروز آسیبهای اجتماعی در فرد، جامعه و به خصوص کودکان میشود.
وضعیت سلامت روان کودکان بعد از طلاق والدین
- احساس ناامنی و هراس از آینده؛
- ترس از ترک شدن؛
- احساس گناه؛
- ناتوانی و نا امیدی؛
- بلاتکلیفی؛
- اندوه؛
- اضطراب؛
- خشم؛
- افسردگی و…
چه کنیم تا کودکان راحت تر با فرآیند طلاق مواجه شوند وآسیب کمتری ببینند
- والدین با آرامش با یکدیگر برخورد کنند؛
- در بحث و دعوا ،بچهها را واسطه نکنید؛
- به فرزندتان احساس امنیت بدهید؛
- توانمندیهای فرزندتان را تقویت کنید ، زیرا سبب افزایش اعتماد به نفسش میشود و راحت تره با چالش ها مواجه میشود؛
- شنونده خوبی برای حرف ها و دغدغه هایشان باشید؛
- برای کودکتان وقت بگذارید و بازی کنید .بازی سبب آرامش کودک میشود.